دلایل و درمان خشم افسردگی
به گزارش مجله تصویر و سرگرمی، بسیاری از افراد با خشم و تحریک پذیری مرتبط با افسردگی خود دست و پنجه نرم می نمایند. در این مطلب درباره انواع خشم، دلایل و راه های مقابله با آن می خوانید.
خبرنگاران | خشم در میان کسانی که افسردگی را تجربه می نمایند یک حسِ رایج است. این خشم ممکن است از جهان، رویداد های گذشته یا حتی از خود باشد و می تواند از نوع شدید و غیرقابل کنترل باشد به حدی که افسردگیِ فرد را بدتر کند و روابط شخصی و حرفه ای او را تحت تاثیر قرار دهد.
خشم و افسردگی
خشم احساس رایجی است که اگر به روش سازگارانه ای به آن پاسخ داده نگردد می تواند مخرب باشد. تجربه خشم در افراد مبتلا به افسردگی می تواند اَشکال بسیار متفاوتی داشته باشد:
- تحریک پذیری: تحریک پذیری خود از خصیصه های افسردگی است، بنابراین تعجبی ندارد این مدل از خشم با افسردگی ارتباط داشته باشد. فردِ افسرده ممکن است بر سر مسائل کم اهمیت با عصبانیت با دیگران حرف بزند یا نتواند بدون واکنش منفی با ناامیدی های کوچک کنار بیاید.
- خصومت: فردِ افسرده ای که خشم بیرونی دارد نه تنها با خلق و خوی تحریک پذیر با دیگران صحبت می نماید بلکه ممکن است به اطرافیان حمله کند.
- حملات خشم: آغاز سریع و شدیدِ خشم (حمله خشم) هم خصیصه دیگری از افسردگی است که ممکن است واکنش به مسائل جز ئی و پیش پاافتاده باشد.
دلایل خشم در افسردگی
شواهدی هست که نشان می دهد اختلالِ انتقال دهنده هایِ سروتونین ممکن است تا حدی عامل بروز خشم در افسردگی باشد. یعنی اگر تعادلِ مواد شیمیاییِ سیستم عصبی در مغز بهم بخورد ممکن است منجر به تحریک پذیری، افسردگی و خشم گردد. به همین علت مصرف دارو های درمان نماینده افسردگی ممکن است به بهبود نشانه های خشم هم یاری کند.
خشم درونی و بیرونی
خشم درونی در مبتلایان به افسردگی عادیست. طبق مطالعه ای که سال 2013 در بریتانیا انجام شد، خشم درونی بر شدت افسردگی می افزاید. خشم درونی ممکن است به شکل صدای درونی بیش از حد منفی درآید که گذر از احساسِ شرم را برای فرد سخت می نماید و نهایتاً می تواند منجر به افتِ احساسِ خودارزشی گردد. فردِ افسرده وقتی به صدای منتقد درونی اش گوش می دهد بیشتر احساس افسردگی می نماید و انجام هر کاری در زمینه کاهش افسردگی برایش سخت می گردد مثلاً انجام کار هایی که زمانی از انجامشان لذت می برده، وقت گذرانی با دیگران یا بیرون رفتن و اجتماعی شدن. تداومِ خشم درونی سببِ طولانی شدنِ حس افسردگی می گردد، حسِ تاسفِ فرد برای خودش و تمرکزش روی افکار منفی بیشتر می گردد و به مرور زمان بیش از پیش ناتوان و منفی نگر می گردد؛ بنابراین خشم درونی افسردگی را طولانی تر و شدت نشانه ها را بدتر می نماید.
مبتلایان به افسردگی نه تنها خشم درونی بلکه خشم بیرونی را هم ممکن است تجربه نمایند. فرد افسرده بیش از دیگران تحریک پذیر است درنتیجه بیش از دیگران ممکن است بر سر مسائل ناچیز به دیگران حمله کند. افسردگی ممکن است احساسات منفی در لحظه را تشدید کند و کنترل آن ها را برای فرد افسرده سخت کند. تجربه این نوع خشم ها شبیه چرخه معیوبی است که فرار کردن از آن سخت است. گرفتار شدن در این چرخه معیوب زندگی شخصی و حرفه ای فرد را دچار مشکل می نماید، برای مثال، اگر فرد افسرده نتواند در محیط کار بر استرس غلبه کند ممکن است در اثر بروز خشم به همکاران، مدیران یا حتی مشتریان خود حمله کند. این ناتوانی در کنترل خشم به روابط فرد افسرده با خانواده، دوستان و نزدیکانش آسیب می رساند.
درمان خشم در افسردگی
درمان خشم در افسردگی شبیه درمان های موجود برای خودِ افسردگی است.
1. درمانِ متمرکز بر احساسات (EFT): یک نوعِ خاصِ درمان به وسیله لِس گرین بِرگ معرفی گردید. در این نوع درمان، دو نوع خشم در نظر گرفته می گردد: خشم تطابق پذیر و خشم غیرتطابق پذیر:
- خشم تطابق پذیر برای انجام اقدامات جسورانه به شما انگیزه می دهد. تصور کنید به خاطر عادت های غذایی ناسالم و ورزش نکردن دچار اضافه وزن شده اید. شما در خشم انطباق پذیر هم به خاطر خارج شدن موقعیت از کنترل از خودتان عصبانی می شوید و هم برای داشتنِ رژیم غذایی سالم و رفتن به باشگاه انگیزه پیدا می کنید. این نوع خشم کنترل شده است.
- خشم تطابق ناپذیر هیچ کاری برای انگیزه دادن به شما نمی نماید. در مثال بالا این نوع خشم ترحم به خود و احساس گیرافتادن را به شما تحمیل می نماید.
ریشه این خشمِ ناسالم در صدای منتقد درونی است که گاهی اوقات به خاطر تجربیات آسیب زا طغیان می نماید. این نوع خشم یا منجر به اضطراب و افسردگی می گردد یا این دو شرایط را تشدید می نماید.
2. تغییر خشم تطابق ناپذیر به احساسات تطابق پذیر: درمان متمرکز بر احساسات شامل تغییر احساسات تطابق نا پذیر با آنالیز دلایل ریشه ای آن است. یک راهِ انجامِ این کار بیانِ صدای منتقد درونی با واژه هاست.
نگاه کن چقدر به وزنت اضافه شده. تو اصلاً خویشتن داری سَرِت نمیشه. عمراً بتونی وزنت رو کم کنی. اینم باید قبول کنی که امیدی بهت نیست. تا ابد همین طوری چاق می مونی. کوششات هم هیچ فایده ای نداره، چون تو اصلاً اراده نداری.
در این درمان قرار است این صدا های منتقد را به کلمات تبدیل کنید گویی از زبان کسی خارج از سر خودتان شنیده اید. این کلمات شامل ابراز احساساتِ پشتِ این افکار هم می گردد. با این تمرین شما خودتان را از آن افکار جدا می کنید طوری که انگار آن صدا ها متعلق به شما نیست. گام بعدی اینست که بفهمید منشا این صدای منتقد کجاست. گام بعدی پاسخ دادن به نقدها این صداست. با این روش شما در عمل طرفِ خودتان را می گیرید.
می دونم وزنم زیاد شده، اما آخر جهان که نشده. من خویشتن داری سَرَم میشه، اما سال واقعاً سختی رو پشت سر گذاشتم. کاهش وزن برای من غیرممکن نیست، فقط کافیه چند تا عادت سالم رو به برنامه زندگیم اضافه کنم. مجبور نیستم این شرایط رو بپذیرم و قطعاً ناامیدنماینده هم نیست. من یه سری چیزا رو امتحان کردم که نتیجه نداده، اما معنیش این نیست که دیگه هیچ ایده ای ندارم. اهمیت قدرت اراده کمتر از منه که میدونم هدف هام چیه و بیخیالشون نمیشم. میدونم اگه کوشش کنم به هدفم میرسم.
3. دارو: یک گزینه درمانی برای افسردگی و تسکین احساس خشم یا تحریک پذیری داروست. دارو درمان مستقیم خشم نیست، اما تسکین نشانه های افسردگی ممکن است تاثیر غیرمستقیمی بر احساس خشم داشته باشد.
4. تکنیک های مدیریت خشم: با یاری مشاور، مطالعه در این زمینه یا شرکت در کلاس های مدیریت خشم
مقابله با خشمِ مرتبط با افسردگی
تقویت حس شفقت به خود: یک راهِ مدیریت خشم مرتبط با افسردگی پرورش احساس شفقت نسبت به خود است. از آنجا که انجام این کار شاید سخت باشد، بهتر است رفتاری که با خودتان دارید درست مشابه رفتارتان با برترین دوست تان باشد. وقتی نگاه مهربانانه تری به خودتان داشته باشید خشم تان را به درون راهنمایی نمی کنید.
مدیریت محرک ها: شناسایی محرک های خشمِ مرتبط با افسردگی در افراد، مکان ها یا موقعیت ها و آمادگی برای رویارویی با آن موقعیت های استرس زا.
ایستادگی در برابر صدای منتقد درونی: مستلزمِ پذیرفتن خشم و احساسات است نه اجتناب از آنها. برترین کار یاری گرفتن از درمانگر است، راهِ دیگر نوشتن درباره احساسات، شناسایی صدای منتقد درونی و نوشتن پاسخ به این صداست.
پذیرشِ خشم: بپذیرید خشم بخشی از افسردگی شماست، اما ابزار هایی برای بهتر کردن حالتان را دارید. جنگیدن با خشم درست مثل جنگیدن با اضطراب فقط شرایط را وخیم تر می نماید.
ابراز خشم: یاد بگیرید خشم تان را به روش های سالم ابراز کنید. با پذیرفتن خشم و رها کردن آن بدون اینکه بگذاریم انفجاری گردد. وقتی بتوانید خشم تان را به صورت بیرونی ابراز کنید، از شدت افسردگی شما کم می گردد.
تسکین خشم قبل از افنجاری شدن آن
- تمرینات تنفسی
- مدیتیشن فکر آگاهی یا یوگا
- تشکیل یک سیستم پشتیبان: داشتن حداقل یک نفر که بتوانید برای حمایت به او متکی باشید کافیست. در صورت نداشتن چنین فردی می توانید به گروه های پشتیبان ملحق شوید تا با افرادی آشنا شوید که مسائل مشابه شما دارند و در عین حال با استراتژی های مدیریت افسردگی و خشم آشنا شوید.
منبع: verywellmind
منبع: فرادید